کارآفرینی چیست؟

کارآفرینی چیست؟

کارآفرینی واژه ای که این روزها زیاد می شنویم. در این مقاله می خواهیم نگاهی اجمالی به کارآفرینی داشته باشیم و سپس لزوم استفاده از مشاوره کارآفرینی را تبیین کنیم.

نکات کلیدی این مقاله:
فردی که مسئولیت پذیرش ریسک های مربوط به ایجاد یک کسب و کار جدید را بر عهده می گیرد، کارآفرین نامیده می شود.
کارآفرین، بنیان گذار کسب و کاری است که برای کسب سود و منفعت، نهاده های سرمایه و نیروی کار را به منظور تولید محصولات و خدمات به کار می گیرد.
کارآفرینی، محرکی برای رشد اقتصادی و نوآوری است.
کارآفرینی، امری است که با ریسک زیادی همراه است؛ اما زمانی که ارائه دهنده رفاه اقتصادی، رشد اقتصادی و نوآوری است، می تواند منافع زیادی را به همراه داشته باشد.
تاریخچه کارآفرینی
با پیشرفت ارتباطات کشورها با یکدیگر و بهبود وضع حمل و نقل بین المللی، تجارت بین کشورها آغاز شد، که با گسترده شدن این روابط، می توان گفت که اولین کارآفرینان، بازرگانان و تجار بودند که به امر تجارت مشغول بودند.

با افزایش تجارت و شکل گیری بازارهای جهانی، نیاز به ایده های خلاقانه و افرادی که بتوانند با رهبری به فرآیند نوآوری و توسعه آنها سرعت بخشند، اهمیت بیشتری پیدا کرد. به همین دلیل، اولین کارآفرینان باید برای کسب سود و منفعت بیشتر با افزایش رقابت میانشان کنار می آمدند و شروع به پذیرش ریسک های بسیاری می کردند.

سؤالی که در اینجا مطرح می شود که به طور کلی کارآفرینی چه مفهومی دارد؟ به چه کسانی کارآفرین گفته می شود؟ این کارآفرینان چه ویژگی هایی دارند؟

تعریف کارآفرینی
entrepreneurship definition - Naavak startup consulting

کارآفرین، فردی است که با داشتن ایده های نو و روش های جدید برای تولید محصولات/ خدمات، با پذیرش حداکثر ریسک و نیز با هدف کسب بیشترین منافع، اقدام به ایجاد یک کسب و کار می کند. این کارآفرین ممکن است در طی فعالیت کارآفرینانه خود، در پذیرش ریسک های مربوط به کسب و کار خود موفق باشد، و در نهایت سود، شهرت و نیز فرصت های رشد مداومی را به دست آورد و یا اینکه شکست بخورد و متحمل خسارات و زیان هایی شود.

از دیدگاه اقتصادی، کارآفرین، به عنوان یک عامل هماهنگ کننده، در قدم اول طرح کسب و کار (بیزینس پلن) فعالیت موردنظر خود را تهیه و سپس با توجه به آن نسبت های مختلفی از نهاده های زمین/منابع طبیعی، نیروی انسانی و سرمایه را به منظور تولید محصولات و خدمات با یکدیگر ترکیب می کند- نیروی انسانی استخدام می کند، منابع مالی را جمع آوری و کسب و کار را مدیریت و رهبری می نماید- تا کمبودها و انحرافاتی که در اقتصاد وجود دارد را به فرصت های سودآور تبدیل کند.

شاید اکنون این سؤال برای شما که در حال مطالعه این مقاله هستید پیش آید، که منظور از طرح کسب وکار یا بیزینس پلن یک کسب وکار چیست؟ بیزینس پلن که از آن به عنوان طرح کسب و کار یاد می شود، طرحی است که در ابتدا ماهیت کسب و کار را توصیف می کند و به شرح اهداف آن می پردازد. در بخش های بعدی این طرح، به مباحثی مانند ارزیابی رقبا، برآورد مشتریان، استراتژی های فروش و بازاریابی و پیش بینی درآمدها و هزینه های کسب و کار پرداخته می شود.

اما مطلبی که لازم به توجه است، این است که مراکزی با عنوان “مرکز مشاوره و خدمات کارآفرینی” وجود دارند که تهیه بیزینس پلن برای کسب و کارها و همچنین امکان سنجی طرحها از جمله خدماتی است که این مراکز ارائه می دهند. در این راستا، شتابدهنده ناوک با توجه به مأموریتی که برای پیشرفت کسب و کارهای نوپا و نیز توسعه اکوسیستم کارآفرینی برای خود در نظر گرفته، به عنوان یک مرکز ارائه دهنده خدمات کارآفرینی، اقدام به تهیه و تنظیم بیزینس پلن کسب و کارها نموده است. بنابراین شما می توانید با پر کردن فرم “درخواست مشاوره” درخواست خود را ثبت و با کارشناسان ما مشاوره ای داشته باشید.

entrepreneurship entrepreneur

با توجه به آنچه گفته شد در یک بازار مملوء از نااطمینانی، فردی کارآفرین است که بتواند با قضاوت های خود و پذیرش ریسک ها، منجر به کاهش این نااطمینانی ها شود. برخلاف آنچه که اکثریت افراد تصور می کنند کارآفرینی دارای یک معنا و مفهوم نیست؛ بلکه این واژه کاملاً منعطف است و طیف وسیعی از معانی متفاوت را شامل می شود.

به طور کلی، کارآفرینی به معنای توسعه و مدیریت یک کسب و کار همراه با پذیرش ریسک و نیز با هدف کسب منافع است. اگر بخواهیم به زبان ساده تر بگوییم؛ کارآفرینی، اشتیاق شروع یک کسب و کار جدید تعریف می شود.

به عبارتی، با وجود اینکه کارآفرینی، محرکی برای رشد و توسعه اقتصادی و نیز نوآوری محسوب می شود و می تواند منافع زیادی را در بر داشته باشد؛ اما باید توجه نمود که با ریسک بسیاری همراه است؛ به همین دلیل یک کارآفرین باید علاوه بر برخورداری از توانایی نوآوری و قدرت خلاقیت به منظور ارائه ایده های جدید برای شروع یک کسب و کار و نیز دستیابی به بیشترین منافع، از توانایی رهبری و مدیریت اعضا با ایجاد حس همکاری یکپارچه میان آنها، برخوردار باشد.

باید بیان نمود که تحقیقاتی وجود دارند که نشان می دهند درعین حال که کارآفرینی محرک رشد و توسعه اقتصادی است و پرورش کارآفرینی بخش مهمی از استراتژی های رشد اقتصادی بسیاری از دولت های ملی و محلی در سراسر جهان می باشد- برای پرورش کارآفرینی، معمولاً دولت ها به توسعه اکوسیستم کارآفرینی که شامل کارآفرینان، سرمایه گذاران خطرپذیر، انجمن های کارآفرینی، مراکز رشد کسب و کار و نیز برنامه های آموزشی می شود، کمک می کنند.

به عنوان مثال، سیلیکون ولی به عنوان نمونه ای از اکوسیستم کارآفرینانه با عملکرد مناسب مورد توجه قرار می گیرد. این منطقه دارای مبنای سرمایه گذاری خطر پذیر توسعه یافته، انبوهی از استعدادهای خوب آموزش دیده، به ویژه در زمینه های فنی و طیف وسیعی از برنامه های دولتی و غیردولتی جهت تقویت انگیزه سرمایه گذاران خطرپذیر جدید و فراهم نمودن اطلاعات و حمایتهایی برای کارآفرینان است-؛ اما سطوح بالای خود اشتغالی می تواند توسعه اقتصادی کشور را متوقف کند.

به عبارتی اگر در یک کشور مفهوم کارآفرینی، به درستی تعریف نگردد، می تواند منجر به اقدامات ناعادلانه و فساد شود و در نهایت منجر به ایجاد درآمدهای بالا و نیز اختلاف درآمدی در جامعه می شوند. بسیاری از کارآفرینان می­توانند در جامعه، درآمد نابرابر ایجاد کنند.

اگر بخواهیم دو نوع از عمومی ترین و شناخته شده ترین انواع کارآفرینی، را ذکر کنیم، می توان به کارآفرینی استارتاپ ها و کارآفرینی کسب و کارهای کوچک اشاره نمود. .

بیشتر بخوانید: استارتاپ چیست؟ راهنمای جامع استارتاپ

مزایا و معایب کارآفرینی
advantage and disadvantage of entrepreneurship

نکته مهم قابل ذکر این است که از آنجا که در کارآفرینی، فرد خودش کنترل امور را بر عهده می گیرد- اینکه فرد، کنترل همه امور را در دست داشته باشد، از جمله مواردی است که بسیاری از افراد برای مسیر شغلی خود آرزوی آن را دارند- این کنترل امور و برخورداری از یک وجه معتبر می تواند در کسب حداکثر منافع به او کمک کند.

بنابراین می توان گفت که این کنترل امور -که اغلب افراد در مشاغل حرفه ای شان به دنبال آن هستند- یکی از مزایایی است که در کارآفرینی به آسانی حاصل می شود. لذا به طور خلاصه می توان گفت که اگر فرد دارای ایده های متنوع و متفاوتی باشد، با در نظر گرفتن چشم اندازی از فعالیت کارآفرینانه خود متصور است، می تواند منافع زیادی را کسب نماید. در نهایت باید بیان کرد که کارآفرینی یک گزینه شغلی عالی برای افرادی است که مایل هستند نامشان در دنیای کسب و کارها، باقی بماند.

رواج فرهنگ کارآفرینی می تواند از چند جهت اثرات مثبتی بر اقتصاد و جامعه داشته باشد. برای مثال، کارآفرینان با ایجاد کسب و کارهای نوپا، منجر به بکارگیری هر چه بیشتر منابع از جمله نیروی انسانی می شوند که این نیز به نوبه خود موجب فعال شدن اثر موجی و در نهایت توسعه هر چه بیشتر اقتصاد می گردد.

همچنین، محصولات و خدماتی که با استفاده از ایده های خلاقانه کارآفرینان تولید می شوند، منجر به شکل گیری بازارهای جدیدی می شوند که در نتیجه آن، میزان اشتغال و درآمد افزایش می یابد و مخارج دولتی بر روی طرح های دولتی (عام المنفعه) را افزایش می دهد. نکته قابل توجه این است که کارآفرینان با ایده ها و ابتکارات خود، میزان وابستگی به روش و سیستم های موجود را کاهش می دهند و از این طریق باعث ایجاد یک تغییر اجتماعی در جامعه و اقتصاد می شوند.

به عنوان مثال؛ ورود تلفن های همراه هوشمند، انقلاب عظیمی را در بازی و سیستم کاری افراد ایجاد نمود. علاوه بر این، ممکن است کارآفرینان از آن چه در ذهن خود دارند فراتر روند و در طرح های عمومی سرمایه گذاری کنند و از این طریق به سازمان های غیرانتفاعی و مؤسسات خیریه کمک کنند. برای مثال، بیل گیتس، ثروت قابل توجهش را صرف آموزش و ابتکارات بهداشت عمومی کرده است.

کارآفرینی، به کارآفرینان مزیت تصمیم گیری صحیح را که بهترین شکل ممکن به نفع آنها باشد، ارائه می دهد.

این باور وجود دارد که کارآفرینی، ساده ترین راه برای افرادی است که علاقمند به کار کردن برای یک کارفرما نیستند. از چند جهت، ممکن است بسیاری از جنبه های این گفته کاملاً درست باشد. با این حال، درست مثل هر حرفه دیگر، کارآفرین بودن و انتخاب کارآفرینی به عنوان شغل برای فرد، ممکن است با خود چالش هایی را به همراه داشته باشد.

چالشها و انتقادات متعددی وجود دارد که هر کارآفرین ممکن است در طول کار خود با آنها روبه رو شود. از جمله این چالش ها می توان به ایده های خسته کننده و یکنواخت، به کار گیری استعدادها، غلبه بر بوروکراسی اداری و جمع آوری منابع مالی اشاره نمود.

زمانی که شما کارآفرینی را به عنوان شغل خود انتخاب می کنید، باید بدانید که تنها راه برای صعود به دنیای کسب و کارها، ارائه ایده های کاملاً جدید است و نگرانی ناشی از ارائه یک ایده نوآورانه که قبلاً در بازار مطرح نشده و مورد استفاده قرار نگرفته باشد، همیشه برای هر کارآفرینی به طور مداوم تحمل می شود. به عبارتی، خلاقیت، کلید موفقیت در کارآفرینی است.

اما علاوه بر این چالشهایی که برای کارآفرینی وجود دارد، مزایایی هم وجود دارد که یکی از این مزیتها زمانی که شما، کارآفرینی را به عنوان شغل خود انتخاب می کنید، استقلالی است که شما به عنوان کارآفرین کسب می کنید. با این حال، عهده دار بودن و رهبری یک تیم واحد و داشتن کنترل کامل روی تصمیماتی که شما می گیرید با مسئولیت زیادی همراه است.

اما این قدرت استقلال، ممکن است برای کسب و کار شما بسیار چالش انگیز باشد. به عبارتی، عهده دار بودن بدین معنا است که شما در برابر هر خطا و اشتباهی که احتمال دارد در کسب و کارتان اتفاق بیفتد، مسئول هستید. این مسئله برای هر کارآفرینی ممکن است بسیار چالش برانگیز باشد.

سومین نکته قابل توجه این است که با ظهور شبکه های اجتماعی و فناوری های پیشرفته، کارآفرینی پیچیده تر می شود و اگر شما کارآفرینی را به عنوان شغل خود انتخاب کرده اید، از مزیت گسترش کسب و کارتان و نیز دسترسی آسان به مخاطبان هدف خود با کمک شبکه های اجتماعی برخوردار هستید.

در نهایت، می توان گفت که زندگی در عصر شبکه های اجتماعی فرصتی را فراهم می نماید که هر کارآفرین راه خود را برای ورود به بازارگاه جهانی هموار سازد؛ اما باید توجه کرد با داشتن تقاضای بسیار برای محصول/ خدمت موردنظر، نیاز به ایده های نوآورانه ای که در راستای فعالیت کسب وکارتان می شود، افزایش می یابد. بنابراین باید گفت کارآفرینی در راستای مزایایی که با خود به همراه دارد، معایبی را هم دارا است.

مراحل کارآفرینی
برخلاف کسب و کارهای سنتی، که غالباً یک مسیر تعریف شده برای آنها وجود دارد، مسیر کارآفرینی برای اکثریت افراد راه گشاست. این امکان وجود دارد که آنچه که برای یک کارآفرین مفید است و منفعتی را برای او به همراه دارد، ممکن است برای فرد دیگر مفید نباشد و فاقد منفعت باشد و بالعکس. بنابراین با در نظر داشتن این مطلب، ۵ مرحله کلی وجود دارد که معمولاً توسط کارآفرینان موفق دنبال می شود:

از ثبات مالی اطمینان پیدا کنید.
توصیه می شود که از داشتن ثبات مالی برای رسیدن به هدف خود، اطمینان پیدا کنید. در حقیقت، شما بایستی کار خود را با بودجه ای کافی شروع کنید و به یاد داشته باشید که تأمین مالی مداوم، تنها می تواند به شما کمک کند، مسیرتان را هموار سازد، و به شما فرصت بیشتری برای کار کردن روی ایجاد یک کسب و کار موفق، دهد.

کارآفرینانی نظیر بنیان گذار فیس بوک (Mark Zuckerberg) بوده اند که با یک بودجه کم، توانسته اند کسب و کارهای موفقی ایجاد کنند.

مجموعه ای از مهارت های کاربردی و مختلف را جمع آوری کنید.
هنگامی که فردی به لحاظ بنیه مالی قوی است، ایجاد مجموعه ای از مهارتها با یادگیری و تلاش برای کسب تجربه و کاربرد آنها در دنیای واقعی مهم است؛ زیرا این مجموعه مهارتها ابزارهایی (قابلیتهایی) را به کارآفرین می دهد که در صورت مواجه با شرایط سخت و اجتناب ناپذیر بتواند به آنها تکیه کند. مزیت این مرحله این است که شما می­توانید آن را همزمان با مرحله یک انجام دهید.

برای مثال اگر فردی با مباحث مالی آشنا باشد، می تواند در موقعیت شغلی “فروش” در یک شرکت قرار بگیرد تا مهارتهای لازم را برای موفقیت کسب کند.

از محتوا در کانال های متعدد استفاده کنید.
همانطور که کسب مجموعه ای از مهارتهای گوناگون از اهمیت خاصی برخوردار است، نیاز به استفاده از محتواهای متنوع نیز به همین اندازه مهم است. این محتوا می تواند به شکلهای متفاوت پادکست، کتاب، مقاله و یا سخنرانی باشد. اما مطلبی که باید به آن توجه داشت این است که، اهمیتی ندارد که محتوای موردنظر از چه کانالی منتشر می شود؛ اما این محتوا باید به گونه ای باشد موضوع موردنظر را پوشش دهد.

مسائل مختلف را به منظور حل، شناسایی کنید.
با استفاده از محتوا در چند کانال متفاوت، کارآفرین این توانایی را پیدا می کند که مسائل مختلف را به منظور ارائه راه حل شناسایی کند. یک ضرب المثل تجاری می گوید که محصول یا خدمت یک کسب و کار، باید حل کننده یک درد (مشکل) خاص- چه برای یک کسب و کار دیگر و چه برای گروهی از مصرف کنندگان- باشد. به عبارت دیگر، کارآفرین با شناسایی مسائل و مشکلات موجود، این احساس را در خود می کند که کسب و کاری ایجاد نماید که حل کننده این مسائل باشد.

ترکیب مراحل سه و چهار مهم است. بنابراین این امکان وجود دارد که با نگاه و بررسی صنایع مختلف، مسئله ای از مسائل آنها را حل کند.

حل مسئله
کسب و کارهای موفق، حل کننده مسئله خاصی از سایر کسب و کارها، شرکت ها و یا عموم مردم هستند. این به عنوان “ارزش افزوده مسئله” شناخته می شود. یک کارآفرین به واسطه ارزش افزوده به صورت ارائه یک راه حل برای یک مسئله خاص، موفق می شود.

برای مثال، شما فرآیند نوبت دهی یک پزشک را که هم برای بیماران و هم برای پزشک مهم است، شناسایی می کنید. حال ارزش افزوده ای که شما می توانید برای این قبیل پزشکان ارائه کنید، این است که بستری برای نوبت دهی آنلاین را هم کنید.

آیا به مشاوره کارآفرینی نیاز است؟
خدمات مشاوره کارآفرینی - entrepreneurship consulting

در پایان سؤالاتی ارائه شده است که شما می توانید این سؤالات را از خودتان بپرسید به این منظور که آیا شما از روحیه و توانایی کارآفرینی برخوردار هستید یا نه؟! و آیا در مسیر کارآفرینی نیاز به یک راهنما و یا مشاور کارآفرینی دارید و یا نه؟! در این پاسخ به این سوالات با خودتان نهایت صداقت را داشته باشید. چون پاسخ صادقانه به این سوالات در وقت و هزینه شما صرفه جویی بسیار زیادی خواهد کرد.

این سؤالات را از خودتان بپرسید:

آیا من شخصیت، خلق و خو و طرز فکر پذیرش دنیا را با شرایط خودم دارم؟
آیا من محیط و منابع مورد نیاز را دارم که همه زمانم را به اقدامات مخاطره آمیز اختصاص دهم؟
در صورتی که سرمایه گذاری مخاطره آمیز من موفق نشود، آیا من برنامه خروجی آماده با یک زمانبندی تعریف شده دارم؟
آیا من برنامه واقعی برای چند ماه بعدی خود دارم؟ یا اینکه من در میانه راه، به علت تعهدات خانوادگی و یا مالی با چالش هایی مواجه خواهم شد؟ آیا من برنامه ای برای مقابله با این چالش ها دارم؟
آیا من شبکه موردنیاز را به منظور جستجوی کمک و دریافت مشاوره به هنگام نیاز، دارم؟
آیا من راه های ارتباطی با منتورهای با تجربه به منظور بهره گیری از تجارب آن ها را شناسایی کرده ام؟
آیا من پیش نویسی از ارزیابی کامل ریسک شامل عوامل خارجی و وابسته به آن را آماده کرده ام؟
آیا من به طور واقع بینانه پتانسیل پیشنهاد خود را و چگونگی شکل گرفتن آن در بازار موجود را ارزیابی کرده ام؟
اگر پیشنهاد من بخواهد جایگزین محصول موجود در بازار شود، رقبای من چه واکنشی نشان خواهند داد؟
به منظور حفظ ایده من، آیا گرفتن حق اختراع (پتنت) منطقی است؟ آیا من ظرفیت صبر کردن در این مدت را دارم؟
آیا من پایگاه مشتریان هدف خود را برای مرحله آغازین شناسایی کرده ام؟ آیا من برنامه های مقیاس پذیر واقعی برای بازارهای بزرگتر دارم؟
آیا من کانال های توزیع و فروش را شناسایی کرده ام؟
سؤالاتی که به عوامل خارجی می پردازند:

آیا فعالیت کارآفرینی مخاطره آمیز من با قوانین و مقررات محلی مطابقت دارد؟ در صورتی که با این قوانین تطابق نداشته باشد، آیا من از این توانایی برخوردار هستم که به منطقه دیگری نقل مکان کنم؟
چه مدت زمان طول می کشد که لایسنس یا مجوزهای ضروری و لازم را از سازمان های مربوطه دریافت کنم؟ آیا من این مدت طولانی که صرف دریافت مجوزها می شود را می توانم بگذرانم؟
آیا من برنامه ای جهت کسب منابع ضروری و استخدام پرسنل متخصص دارم و آیا من باید در این موارد ملاحظات هزینه ای را در نظر بگیرم؟
جداول زمانی پیش بینی شده، برای تولید نمونه اولیه محصول/ خدمت موردنظر برای بازار یا برای عملیاتی شدن خدمات چیست؟
مشتریان اصلی من چه کسانی هستند؟
تأمین کنندگان منابع مالی که ممکن است من برای این رویکرد به منظور توسعه کسب وکار خود به آنها نیاز داشته باشم، چه کسانی هستند؟ آیا سرمایه گذاری خطرپذیر من به اندازه کافی خوب است که سهامداران بالقوه را متقاعد کند؟
من به چه زیرساختهای فنی نیاز دارم؟
پس از ایجاد (تأسیس) کسب و کار، آیا من منابع مالی (سرمایه) کافی برای کسب منابع و انتقال آن به سطح بعدی دارم؟ آیا کسب و کارهای بزرگ دیگری هستند که مدل من را کپی کنند و عملکرد کسب وکار من را مختل کنند؟